به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج علمی،پژوهشی وفناوری مازندران، دکتر رضا منصوری، انجمنهای علمی را واسطی دانسته میان دانشگران یک رشته و جامعه. و در ادامه به سوءتفاهمهای ایجاد شده در سیاستگذاریهای علم و فناوری اشاره کرده است.
در این یادداشت آمده است: “هنگامی که واژهای وارد زبان میشود ولی مفهومی که واژه روی آن سوار است ساخته و پرداخته گویشوران آن زبان نیست احتمال ایجاد سوءتفاهم بسیار است. به ویژه هنگامی که کلمه برگزیده در زبان سابقه داشته باشد. به واژه “گفتمان” در مقابل مفهوم “دیسکورز” در جامعهشناسی مدرن توجه کنید! کمتر فارسی زبانی آن را برای همان مفهوم مدرن “دیسکورز”به کار میبرد بلکه اکثر گویشوران ما آن را واژه شیک جدیدی به معنی گفتوگو به کار میبرند. این گونه است که مصادره مفاهیم در زبان مدرن فارسی بسیار رایج است.
نمونه دیگر، کلمه «علم» است که در حدود ۱۳۰۰ سال پیش وارد زبان فارسی شد و معادل دانش بود. امروزه هم هر دو واژه علم و دانش کمابیش معادل هم در فارسی به کار میروند و فرهنگنویسی فارسی اخیر گواه بر این است که ما از تفاوت مفاهیم علم و عالم در دنیای مدرن با آنچه مربوط به تاریح و گذشته ما است، غافلیم و همین باعث سوءتفاهمهای بسیار در سیاستگذاری علم و فناوری در ایران شده و مانعی برای توسعه ما ایجاد کرده است. زبان ما هنوز تفاوت میان دانش و معرفت به معنی مجموعه دانستههای بشری و علم به معنی فرایندی نوین در جوامع بشری پیشرفته نیست که دانش و فرهنگ و معرفت جدید تولید میکند و این گواه بر این است که ما فارسیزبانان هنوز واقف به امر مدرن علم نشدهایم.
نمونه دیگر، واژه «انجمن» است. در فرهنگهای فارسی به معنی «گرد» هم آمدن است. مثلاً فرهنگ معین آن را به معنی مجمع و مجلس میگیرد و نیز گروه افرادی که برای هدف مشترکی گرد هم جمع شوند مانند انجمن خیریه! فرهنگ جدیدتر، سخن آن را به معنی سازمان یا کانونی میگیرد که اعضای آن در یک حرفه یا منافق مشترک فعالیت میکنند مانند انجمن خوشنویسان! به نظر میرسد در ذهن اکثر ما این معنیها غالب باشد. اما معنی مدرن آن در فارسی بسیار ظریف شده است. حتی ویکیپدیای فارسی که سعی کرده است به این معنی مدرن نزدیک شود آن را جمعی با علایق صنفی تعبیر کرده است که هنوز با معنی انجمنی مانند انجمنهای علمی که دو وزارت علوم و بهداشت مجوز فعالیت میدهند بسیار متفاوت است. به همین دلیل وزارت علوم مثلاً به انجمنی به نام«انجمن فیزیکدانان ایران» مجوز نمیدهد اما به انجمن فیزیک یا انجمن علوم فیزیکی چرا! همینطور به انجمن مروجان علم مجوز نمیدهد اما به انجمن ترویح علم چرا! میدانید چرا؟ انجمن مروجان علم باید برود به وزارت کشور و مجوز صنفی بگیرد. این اقعیتها را میشود نقد کرد و «گفتمانی» درباره نقد آن به راه انداخت اما تا زمانی که این گفتمان به واقعیتی اجرایی تبدیل نشده باید فقط به واقعیتها پرداخت و نقد را در حیطه واقعیت نگهداشت نه در حیطه گفتمان!
انجمنهای علمی قرار است واسطی باشند میان دانشگران یک رشته (به زبان متعارفتر اهل علم یک رشته)، که در عُرف مدرن به آن اجتماع علمی آن رشته مینامند، و جامعه به معنای عام آن! در مورد علومی بنیادی مانند علوم پایه این تفکیک کاملاً روشن است اما در میان علوم کاربردی این تفکیک گاهی سخت میشود. مثلاً کارگروه اپتیک که از انجمن فیزیک منتزع شد و انجمن اپتیک و فوتونیک را تأسیس کرد به یکباره اوج گرفت؛ انواع کارکنان رشته اپتیک در جامعه به آن پیوستند که البته بنا بر آیین نامههای وزارتی نمیتوانند عضو پیوسته باشند. به این ترتیب انجمنهای علمی با مجوز وزارت معنی بسیار خاص و حیطه اختیارات خاص و و ظایف خاصی دارند که آنها را از انجمنهای صنفی یا انجمنهای عام المنفعه یا «هیات»های محلی جدا میکند. بیتوجهی به این تمایزها بسیار سوءتفاهم در جامعه ما فارسیزبانان ایجاد میکند که باید کوشید از آن بر حذر بود و دچار آن نشد.
از طرف دیگر انجمن داری فعالیتی است بسیار پیچیده به خصوص در شرایط فرهنگی ما! توجه داشته باشیم انجمنهایی که بیش از ۸۰ سال در ایران فعالیت دارند، مانند انجمن فیزیک ایران، هنوز گرفتار مشکلات مدیریتیاند. ما هم اکنون بیش از 300 انجمن علمی در ایران داریم و بعید است بشود گفت بیش از ۱۰درصد آنها در حال قوام یافتن و بقیه هنوز در دوران نوباوگی و رشد انجمنیاند، نباید جز این هم انتظار داشت. موارد چندی هستند که وزارت از فعالیت آنها جلوگیری کرده است چون به چاله فعالیتهای صنفی افتادهاند. انجمن ترویج علم هم در شرایط سختی است که انتظار از آن را باید متناسب با سنش مهار کرد.
نزدیک به ۱۵ سال پیش هنگامی که کوشش شد برای این انجمن مجوز گرفته شود در چگونگی فعالیت آن بسیار ابهام وجود داشت، اما تأسیس شد. چند دوره از هیات مدیره را پشت سرگذاشتهایم. خود من در سالهایی در وزارت مشورت میدادم که به نظر من این انجمن به دلیل فعالیت کمرنگش و به دلیل مراعات نکردن اساسنامه و آییننامههای وزارتی شاید باید تعطیل اعلام بشود. خوشحالم که میبینم اینطور نشد و همکاران علاقهمند دانشگاهی کوشش میکنند در عین مراعات آییننامههای وزارتی جای خودشان را میان دانشگران از یک طرف و میان مروجان علم از طرف دیگر و جامعه به معنی عام آن پیدا کنند. کاری است بسیار دشوار و دشوارتر از هر نوع انجمنداری دیگر.
من این را با پوست و استخوان خودم حس میکنم و به مسوولان آن دستمریزاد میگویم که انشاالله سنت پایداری برای این انجمن و راه همواری برای هیات مدیرههای بعدی باقی بگذارند. مروجان علم هم که با عشق به ترویج علم میپردازند خوب است به این وظیفه سنگین و شرایط بسیار سخت انجمنداری توجه کنند و خود را بازوی قوی برای انجام بخشی از اهداف این انجمن تلقی کنند. همدلی و همکاری در هر شرایطی اکنون مهمتر از هر چیز است.ایسنا/
انتهای پیام