قلمرو اعتقادات اسلامی

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج علمی،پژوهشی و فناوری مازندران،حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، رییس موسسه آموزشی پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در یادداشتی اختصاصی درباره قلمروی اعتقادات اسلامی بیان کرده است:

دین عبارت است از مجموعه حقایقی که برای هدایت و سعادت انسان‌ها نازل گشته و به وسیلۀ متون دینی، یعنی قرآن و سنت، به بیان رابطه تکوینی اعمال دنیوی و سعادت و شقاوت اخروی می‌پردازد. عقاید نیز مجموعه گزاره‌هایی هستند که مؤمنان باید به آنها، اعتقاد و ایمان قلبی پیدا کنند. حال پرسش اصلی این مقال این است که آیا پرداختن به بیان عقاید، جزء وظایف دین الهی است؟ و حدود و گستره آن چقدر است؟

پاسخ این است که با رویکرد برون¬دینی و دلایل عقلی می‌توان ثابت کرد که بشر با ابزار معرفتی خود، یعنی عقل و حس نمی‌تواند به سعادت و شقاوت انسان به طور کامل دست یابد و بدون شک، بخش مهمی از امور سعادت و شقاوت‌زا به حوزۀ عقاید و الهیات و مباحث کلامی برمی‌گردد؛ پس خداوند حکیم که سعادت انسان را طالب و پرهیز از شقاوت او را خواستار است؛ چگونه در بیان امور اعتقادی ساکت بماند و حقایق کلامی و الهیاتی را برای بشر آشکار نسازد. با رویکرد درون¬دینی و مراجعه به متون اسلامی و قرآن و سنت نیز پی می‌بریم که مباحث الهیات، خصوصاً خداشناسى و معادشناسی در قرآن به صورت جدى مورد توجه قرار گرفته است. این عنایت شاید بدان جهت باشد که آغاز و انجام حیات بشرى از مهم‌ترین مسائل آدمیان به شمار مى‌آید. پرسش‌هایى مانند: از کجا آمده‌ایم، چرا آمده‌ایم، و در کجا هستیم و در نهایت به کجا مى‌رویم؛ فلسفۀ زیستن ما را در بردارند و هر انسان عاقلى مى‌خواهد پاسخ مناسبى براى آن¬ها بیابد.

نگارنده بر این باور است که قلمروی دین اسلام در عرصه‌هاى خداشناسى، نبوت¬شناسى و معادشناسى، حداکثرى است؛ یعنى دین به تمام نیازهاى اعتقادی بشر پاسخ داده است. مباحث خداشناسی، دین‌شناسی، نبوت‌شناسی، امامت‌شناسی و معادشناسیِ کتاب کلام نوین اسلامی و نیز در کتاب قلمروی دین با تفصیل به اثبات قلمرو حداکثری اعتقادات در اسلام پرداخته است.

 برخى از نویسندگان در برابر دیدگاه حداکثرى، نظریۀ حداقلى قلمروی اعتقادی اسلام را ادعا کرده و معتقدند که دین در باب خداشناسى، معاد، قیامت، رستاخیز و سعادت و شقاوت اخروى، به نحو اقلّى عمل کرده است. با این بیان «هیچ کس نمى‌تواند اثبات کند که دین دربارۀ ذات و صفات خداوند، حداکثر ممکن را گفته است؛ بلکه عکس این مطلب بسیار مقبول‌تر است؛ براى مثال، ما معتقدیم هیچ چیز از علم خداوند پنهان نیست: «وَ ما یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّه فِی‌الْأَرْضِ وَ لا فِی‌السَّماءِ؛ یونس: ۶۲» اما دربارۀ نحوۀ علم خداوند به این عالَم، ملاصدرا هشت نظریه را مطرح کرده و نظر خود را در نظریۀ هشتم ارائه داده است که به هیچ‌وجه نمى‌توان گفت که رأى مختار او، لزوماً رأى ارتدوکس دینى است. اگر بنا بود دین در این زمینه‌ها حداکثر ممکن را بگوید؛ باید بسیار بیش از اینها مى‌گفت و حال که نگفته و اختلاف حکماى الهى بر آن گواهى مى‌دهد.»  این استدلال براى اثبات اقلى بودن دین اسلام در عرصه عقاید ناتمام است؛ زیرا:

۱. پاره‌اى از مسائل اعتقادى، به دلیل ضعف ادراکى و محدودیت انسان، ناگفتنى است؛ مانند: شناخت ذات و کُنه حق تعالى؛ بنابراین، سکوت متون دینى نسبت به این حقایق، به دلیل محدودیت عقل بشری، دلالتى بر حداقلى بودن دین اسلام در عرصه عقاید ندارند.

۲. برخى از مسائل کلامى در هدایت و سعادت آدمى نقشى ندارند؛ مانند: مسائل بسیار جزئى قیامت؛ به همین دلیل، دین اسلام به این‌گونه مسائل نپرداخته است و این سکوت نیز بر حداقلى بودن دین اسلام در عرصه عقاید دلالتى ندارد؛ زیرا حداقلى یا حداکثرى بودن دین اسلام را باید با اهداف اصلی¬اش سنجید. هدف اصلی اسلام، هدایت و سعادت انسان است و بیان این مقدار از عقاید در متون اسلامی، حداکثر لازم برای هدایت و سعادت انسان به شمار می‌آید.

۳. دیدگاه حداقلی دین اسلام در عرصه عقاید از یک مطلب مهم غفلت کرده و آن عبارت است از اینکه عقل در کنار قرآن و سنت، از منابع دین اسلام به شمار می‌آید. اگر حقیقت اعتقادی در قرآن و سنت بیان نشده باشد- البته ما معتقدیم همه حقایق اعتقادی لازم برای هدایت در قرآن و سنت بیان شده است- عقل و تعقل می‌تواند بدان بپردازد. مدعی دین اقلی، دین را منحصر به قرآن و سنت دانسته و حداقلی بودن دین اسلام را نتیجه گرفته است.

۴. اختلاف حکمیان، دلیل بر نپرداختن کتاب و سنت به این‌گونه مسائل نیست؛ بلکه، چون حکما تنها با روش عقلى به حل اینگونه مسائل مى‌پردازند، گرفتار اختلاف شده‌اند. قرآن و سنت، تبیین‌هاى روشنى از مسائلى چون علم الهى داده‌اند که اگر حکما از آن بهره‌مند مى‌شدند؛ تا حدود زیادی اختلافشان زدوده مى‌شد. قرآن، براى اثبات مبدأ و معاد، علاوه بر راه‌هاى عقلى، راه‌هاى فطرى را نیز مطرح کرده است.شبستان/

پیمایش به بالا