به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج علمی،پژوهشی و فناوری مازندران، اسلامی سازی علوم انسانی و مساله تحول در این علوم موضوع جدیدی نیست، شاید سال های سال است که صحبت از تحول می شود و بسیاری از اندیشمندان دغدغه مند این مساله هستند و تاکنون پژوهش ها و مقالات متعددی در این باب ارایه شده است، با این وجود هنوز به نقطه مطلوب نرسیده ایم.
در این راستا بر آن شدیم تا نظرات دکتر حسین ابراهیم آبادی را جویا شویم. او فعالیت های علمی-پژوهشی، اجرایی متعددی را در کارنامه خود دارد که از جمله آنها می توان به طراحی و تاسیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری، مجری طرح توسعه تحقیقات علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و اجتماعی، عضو هیات موسس دانشگاه غیرانتفاعی فردوسی، اشاره داشت.
همچنین وی آثار و تالیفات بسیاری را به رشته تحریر در آورده است که از جمله آنها می توان از کتاب سازگاری نامعقول میان کمیت و کیفیت در نظام آموزش عالی و علومانسانی ایران، نام برد.
در ادامه دیدگاه او را مورد نقش دولت ها در تحول علوم انسانی، تعامل دانشگاه و دولت و تحول در علوم انسانی اسلامی می خوانید:
دکتر حسین ابراهیم آبادی، عضو گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری در گفت وگو با خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان با اشاره به اهمیت حمایت دولت از دانشگاه و به ویژه دانشکده های علوم انسانی، اظهار کرد: فکر می کنم باید میان دانشگاه و دولت تعاملی دوسویه و بیش از آنچه که اکنون شاهد هستیم در جریان باشد.
وی با اشاره به گستره وسیع علوم انسانی اجتماعی گفت: این حوزه نیازمند حمایت بی دریغ دولت است چراکه ارتباطش با بازار کسب و کار و مراکز ثروت مثل رشته های فنی و علوم تجربی نیست، ضمن اینکه دولت برای توصیف شرایط خود و گمانه زنی در مورد بحران های آینده و البته حل مشکلات خود نیازمند به علوم انسانی اجتماعی است.
ابراهیم آبادی با بیان اینکه حمایت مالی و لوجستیکی به همراه ایجاد فضای مناسب برای تحرک علوم انسانی از جمله مسایلی است که دولت می تواند در پشتیبانی این علوم داشته باشد، گفت: اساسا دولت برای تفکر در مورد مسایل خودش نیاز به علوم انسانی دارد.
وی تاکید کرد: دولت باید تدابیری بیندیشد که علوم انسانی اجتماعی به آن نزدیک تر شود و به شکل واضح تر مشکلات جامعه را بگوید، البته این گفتار به معنای آن نیست که هیچ انتقادی به علوم یادشده وارد نیست، بلکه این علوم باید پیشتاز باشد، راه حل ارائه و توصیف کند. مسئولیت اجتماعی علوم انسانی و اساسا نهاد علم و آموزش و دانشگاه و به طور خاص علوم انسانی این است که در مورد مهمترین مسایل جاری جامعه اش حساس باشد، تحلیل کند و چالش ها را بشناسد و راه حل بگوید.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: ما اگر بتوانیم علوم انسانی اسلامی را در رشته های مختلف گسترش بخشیم و از جمله جامعه شناسی اسلامی، روانشناسی اسلامی داشته باشیم به این معناست که این دو رشته با فرهنگ شناسی و مردم شناسی ما به نقطه نظر مشترکی رسیده اند، اما اینکه صرفا پسوند اسلامی را به رشته بدهیم و متن و محتوا تغییر نکند در واقع حرکتی نکرده ایم.شبستان/